پـــرواز بــه یــجــای دیــگــه
تقدیم به پدرانی که بودنه با فرزندانشون رو قربانیه من و امثال من کردند... سلام تولد تنها عشق واقعی م یعنی مولا علی رو خدمت تک تک شما عزیزان تبریک میگم... . .
بعد از اون کلیپ تازه فهمیدم که دنیای من
* تنها مردان تاریخ ایران روزتون مبارک و روحتون شاد*
من عادتمه واسه مامانم توی هر روز تولدش یا روز
مادر کادو بخرم و معمولا چیز آنچنان گرون نمیخرم
برای مثال این روز مادر گذشته واسش یه ادکلن
شالیز اصل فرانسه گرفتم به همراه گل که سر ته ش
شد 58 تومن؛ولی من تاحال واسه بابام چیزی نگرفتم
چون بی معنا میاد ازش پول بگیری و واسه خودش کادو
بخری!!! بخاطر همین از پارسال تا امروز تومن به
تومن ریال به ریال جمع کردم پس انداز کردم تا امروز
واسه روز پدر موبایل آیفون 4 اس بگیرم خب خیلی
گرون بود واسم ولی بالاخره تونستم به هر طریقی
دیروز واسش گرفتم به مبلغ 2200000 تومن کلا حسابم خالی
شد آوردم بهش بدم هنگ کرد بیچاره گفت تو که از
من پولی نگرفتی پس چطور خریدیش!!!؟ منم گفتم
دیگه دیگه...! وظیفه بود که انجام شد!!! ولی
این بابا نامرده ازم قبولش نکرد و گفت من از
موبایل استفاده ی آنچنانی نمیکنم پس همین گوشیه
خودم اکتفا میکنم و خودت ورش دار!! بالاخره بعد
از اصرار فراوان قبول کردم؛ نمردیمو آیفون ورداشتیم!
(این نوشته ی بالاییم توی پارانتز بود واسه تبریک
این روز امیدوارم چه با مادیات چه با محبت
دلخوشی بیارین توی خونواده هاتون)
.
این پستم کمی از مطالب کیلیشه ایه دیگر وب ها در
این روز ها به دور هستش؛مربوط به تنها مردان تاریخ
ایران یعنی کسانی که 8 سال خون دل خوردن 8 سال تو
مقدس ترین نقطه ی ایران نفس کشیدن خب نمیخوام به
این موضوع از دید شال نقطه نقطه سفید و سیاه ها
نگاه کنم و بگم خدا با ما بوده توی اون روزا و
معجزه شده و...پس ممنون می شم طبق معمول این پستم
رو تحمل کنین؛به احترام همین مردان تا آخرش بخونین
هرچند این قلم در وصف اونا ناتوان هستش ولی در حد
توانم سعی خودم رو می کنم در سان صاحبان این متنم
باشه...(البته در مورد مرد حرف میزنما نه افرادی
که بعد از شهید شدنه مردان اسمشونو مرد گذاشتن!!)
.
.
.
دیروز داشتم آهنگ محسن یگانه رو با عنوان"یه هفته
مونده به عید" رو گوش میدادم یه کلیپ فوق العاده
از کنسرتش توی برج میلاد آهنگی که واسه پدرشهیدش
(محمدرضا یگانه) خونده؛داشت میخوند به صورت زنده
که یهو بغضش ترکید و گریه ش گرفت؛سالن سکوتی مبهم
داشت و صد ها نفرهمزمان با محسن گریه می کردن...
باصدای لرزون گفت:این شعر رو توی نوجوونیام واسه
پدر شهیدم نوشته بودم که آرزوم بود یه روزی اجراش
کنم و بهترین آهنگی هستش که از اعماق وجودم اجرا
کردم...
چقدر کوچیکه چقدر از مسیرم دور شدم؛مملکتی که
توش هزاران هزار مجید سوزوکی ها با وجود اینکه
از چشم بعضیا نجس بودن ولی رفتند و صادقانه و
عاشقانه دست و پاشون رو روی مین جا گذاشتن...
هزاران هزار نرگـــــــــــــــــــــس ها بودند که بیوه
شدند؛و مادرانی که تیکه تیکه شدنه پاره ی تن
خودشون رو میدیدند ولی نمیتونستند کاری انجام
بدن؛در قبال این همون حاج گیرینوف هایی که مجید
هارو نجس میدونستند روز به روز شکم گنده کردند
و از اسم همون مجید ها استفاده کردند و کاندیدای
ریاست شدند... من پیارسال که به همراه تیم فوتبال
رفتم اهواز کنار اروند رود قدم میزدم تنهایی و
استخوون هایی رو میدیدم که جمجمه ی شهیدی هستش
که بعد از این همه سال هنوز جسدش خاک نشده؛و
کنار رود وحشتناکه اروند پوسیده شدند؛
اینارو کی جواب داد؟؟خونواده هاشون چی شد؟؟
فرزندان یتیمشون...؟؟ کی جواب این سختیای بی
پدری رو داد؟؟ دلیلش چیه که محسن یگانه
برترین خواننده ی پاپ مملکتمون توی این 10 سال
از همه پنهون کنه که فرزند شهید هستش...؟؟
میگن واسه فرزندان شهید پارتی بازی میکنند و
توی کنکور راحت ترن و... آره این یه واقعیتیه
ولی آیا این کمک ها در قبال حضور سایه ی پدر
بالا سرشون ارزشی داره؟؟هیچ شده فک کنین یه
راهی یه کاری باشه که مطمئن باشین اگه برین
سمتش همه ی آرزو هاتون دلخوشی هاتون نقش بر
آب میشه ولی باز اون راه رو ادامه بدین؟؟
توی تلویزیون شنیدم که میگفت:
ای کسانی که شهیدان را گرامی میدارید شما
نیز از شهادت چیز کمی ندارید و شهید
محسوب میشوید!!
(البته ببخشید اگه جمله پس و پیش بود آخه
من به این حرفا اهمیت نمیدم و یادم نمیمونه)
آخه کسی نیس بیاد بگه مگه ما ها لیاقت آوردن
واژه ی مقدس "شهید" رو تو دهنمون داریم؟؟؟
شهید از مال و جان و تخت و قدرت و خونواده
و دلخوشیاش دل کند و رفت ما چی کردیم؟!؟
ما چیکار کردیم جز این که بگیم:
خواهر روسری سرت کن که من تحریک نشم؛خواهر
خجالت داره عفت داشته باش...!!!
مگه این خواهره از بدو تولد این طور بوده؟؟
من و امثال من با محدودیت هامون از باکره هامون
فلان کاره ساختیم؛شهید رفت تا از تجاوز به
دخترامون به مادرامون جلوگیری کنه و در این راه
جان عزیزش رو از دست داد؛درحالی که بعده این
همه مدت همین مادرا و دخترای همین مملکت بخاطر
نون شب و دلخوشی دربست پا میدن...اینا یعنی چی؟؟
به نظرتون این نوسان ها دقیقا تف سربالا نیستش؟!
شهید رفت تا عراقی ها آزادی رو از ما نگیرن و
اسیر اونا نشیم؛اسیر اونا نشدیم ولی اسیر...بیخیال!!
من بعد از خوندنه ده ها و حتی صد ها کتاب به
این نتیجه رسیدم که همه ی تاریخ و رفتار و کرده ها
و کلا همه چیزی که از گذشته شنیدم دروغ هستش
همه چیز جز مردان تیکه تیکه شده زیر تانگ؛مردان
غرق شده در منظقه ی طلائیه چن کیلومتریه خرمشهر
مردان که توی امواج وحشتناک شبانه ی اروند رود
غرق شدند و جسدشون به همراه آب رفت و رفت و
رفت تا به خلیج فارس رسید...
من و تو از شهید چی میدونیم؟؟ بخدا به علی قسم
که همه ی دار و ندارم از اونه:شهید اونی نیس
که توی گوش ما خوندند؛من و تو رو انقدر از شهید
زده کردند که برای مثال حاضریم کل تاریخ فلان
قبیله ی عرب رو که نوه ی نتیجه ی پدیده ی نبیره ی
ابوسفیان بوده رو بخونیم ولی حاضر نیستیم یه
کلمه یا جمله از شهید عباس بابایی و شهید جدی و
شهید تندگویان و شهید همّت و... رو بخونیم چون
به یه زدگی به یه کیلیشگی رسیدیم و محلول وجودمون
به یه سیری رسیده ولی تا کی؟؟بیاین حلال وجودمون
رو بالا ببریم تا عشق و علاقه به وطن توی وجودمون
ته نشین نشه...
Design By : Pichak |